کانون وکلای دادگستری اصفهان - دتلف هیدر : " وکلا در آلمان بخش مستقلی از سیستم حقوقی هستند"

دتلف هیدر : " وکلا در آلمان بخش مستقلی از سیستم حقوقی هستند"

تدلف هیدر ، رئیس کانون وکلای دادگستری در همایش "استقلال کانون وکلای دادگستری در ایران و آلمان به ایراد سخن با موضوع"استقلال، جایگاه حقوقی و وظایف وکلا در آلمان" پرداخت :"
همکاران محترم
از اینکه ما را دعوت کردید بسیار سپاسگزارم
ما از دیدار شما و اینکه می توانیم در شهر زیبای شما ، اصفهان ، بمانیم بسیار خوشحالیم و برای تقویت و افزایش همکاریها و ارتباطات به زودی منتظر دیدار شما در فرایبورگ هستیم.
وکلا در آلمان بخش مستقلی از سیستم حقوقی هستند و با توجه به این تعریف ما وضعیتی شبیه به قضات یا و دادستان ها داریم. این استقلال یک مدال دو طرفه و شامل حقوق و تکالیف ماست. آموزش های حقوقی در آلمان بر دو بخش بنا شده است: اول ؛ شما باید برای ۵ یا ۶ سال در یک دانشگاه تحصیل کنید. و در نهایت آزمون بسیار دشواری خواهید داشت که بسیاری از دانش آموزان موفق به تحقق این هدف نشده و نمره ی قبولی نمی گیرند.
بعد از این آزمون اولیه، بخش آموزش عملی آغاز می شود. در این دوره کارآموز به مدت دو سال و نیم همراه با یک دادستان، یک قاضی در دادگاه کیفری ، یک قاضی در دادگاه حقوقی ، در یک نهاد اداری و با یک وکیل در یک شرکت حقوقی کار خواهد کرد.
کارآموز می تواند برای سه ماه از مدت فوق مکانی را که می خواهد در آن دانش حقوقی خود را افزایش دهد انتخاب کند و بسیاری از کارآموزان این مدت را در کشورهای خارجی می گذرانند تا در مورد سیستم حقوقی آن کشور بیشتر اطلاعات کسب کنند. من فکر می کنم که این بهترین زمان است که مدتی را در اصفهان بگذرانیم و در مورد سیستم حقوقی شما بیشتر بیاموزیم.
پس از دوران کارآموزی، کارآموز باید دومین آزمون را با موفقیت پشت سر گذارد. پس از گذر از این مرحله ، دانش آموز یا کارآموز سابق ، مشاور نامیده می شود. چرا که هم اکنون او در آلمان واجد شرایط قاضی شدن است. این بدین معناست که او میتواند یک قاضی، یک وکیل، یک مقام دولتی یا یک مشاور حقوقی در یک کارخانه باشد. او می تواند هر شغلی را که مستلزم دانش و شایستگی حقوقی باشد انتخاب کند.
من فکر می کنم که این ساختار آموزشی مناسبی است چرا که هر یک از این افراد، دیگر افراد در پست ها و موقعیت های دیگر را در درون سیستم حقوقی ما درک می کنند.
پروانه وکالت و کسب آن در آلمان یک فرآیند خاص است. این فرآیند به واسطه ضرورت ارائه درخواست به کانون وکلا و به افراد اجازه می دهد وکیل شوند، برجسته می شود. جنبه ی بسیار مهم فرآیند کسب پروانه ، بیمه مسئولیت است که از منافع موکلین محافظت می کند. در آلمان ما به وسیله ی قانون ملزم میشویم که با دارایی شخصی خود مسئولیت داشته باشیم.
اگر همه ی ضروریات تحقق یابد، فرد خواهان باید در مقابل کانون وکلا سوگند یاد کند. این سوگند در قانون اساسی آلمان وجود دارد و متعلق به شغلهایی است که در آن فرد باید سوگند یاد کند که وظایف خویش را در نهایت توانایی خود انجام دهد. بعد از این مرحله ، فرد می تواند حرفه ی خویش را آغاز کند و برای خود دفتر وکالت داشته باشد.
دادگاه قانون اساسی فدرال در بسیاری از قوانین بر استقلال وکلا تاکید کرده است؛ این ارزش بسیار مهمی است که در جهت خدمت به وکلا و مهمتر از آن، موکلین آنها قرار گرفته است. یک وکیل باید قادر باشد بدون اینکه از خارج تحت تاثیر قرار گیرد، مدافع منافع موکل خویش باشد. وی وظیفه دارد که به قانون احترام بگذارد و به مستلزمات اساسی آن ملحق شود و همچنین به عضویت قانون ویژه ی فدرال برای وکلا درآید.
مهمترین وظایف وکلا از قرار ذیل است:
- حفظ اسرار
- تنها برای یکی از طرفین دعوا وکالت کند
- ممنوعیت از ورود به تعهدات و ملزوماتی که استقلال حرفه ای آنها را محدود کند.
- هدفدار عمل کردن
- کنترل و نظارت دقیق پول و دارایی افراد دیگر
- آموزش مداوم
- آمادگی برای مشاوره دادن و وکالت افراد کم درآمد بدون دریافت مبالغ(حق الوکاله های) معمول
این وظایف خاص ، موقعیت ویژه ی وکلا را در سیستم حقوقی منعکس می کند. به همین دلایل، یک وکیل از تفتیش دفتر کار و یا مصادره و ضبط پرونده هایش مصون است. تفتیش تنها در صورتی که به واسطه حکم قاضی ضروری تشخیص داده شود انجام می شود.
از طرف دیگر ، وکیل در صورت تخلف نسبت به حفظ محرمانگی اسرار موکل، مسئول خواهد بود. اعتماد موکل به محرمانه بودن بسیار مهم و ارزشمند است و به همین دلیل محاکم شدیداً آن را حمایت می کنند.
طرفین اختلاف باید هر یک وکیل خود را داشته باشند و برخورد(هم پوشانی) منافع ممنوع است. مشکلات بسیاری در این زمینه ایجاد می شود چرا که جلوگیری از همپوشانی منافع آسان نیست. برای مثال اگر یک وکیل نماینده شرکت و تعدادی از اعضای آن باشد، مادامی که اختلافی به وجود نیاید، همه چیز خوب است. اگر سالهای بعد اعضای شرکت با ادامه ی آن موافق نباشند و بخواهند آن را منحل کنند مشکلات آغاز می شود.
این امر بدان معناست که یک وکیل مجبور می شود وکالت یکی از طرفین را به علت برخورد منافع با طرف دیگر نپذیرد. وکیل باید از مشکلات و دام های احتمالی آگاه باشد و بداند کدامیک از طرفین از ابتدا موکل قبلی او بوده است؛ اگر وی به طرف دیگر کمک کند ، مرتکب نقض قانون شده و مسئولیت خواهد داشت.
موقعیت وکلا به عنوان یک نهاد مستقل در درون سیستم حقوقی متضمن تکلیف آنها نه تنها به استقلال از سایر نهادهای حقوقی و دولت، بلکه استقلال از موکلین نیز می باشد. وکیل مجاز نیست که خود را در موقعیت وابستگی مالی به موکل قرار دهد چرا که در این صورت دیگر قادر نخواهد بود که به درستی وکالت موکل خود را به انجام رساند.
هدفمند بودن دارای ارزش بسیار بالایی است چرا که اختلافات در محاکم غالباً بسیار احساسی هستند. طرفین ممکن است شدیدا ً برای موجودیت خود بجنگند و یا عمیقاً آسیب دیده باشند و به همین دلائل بسیار احساساتی هستند. وکیل موظف است تا هدفمند و منطقی کار کند و نباید از روی احساسات و غیر منطقی استدلال نماید.
حفظ این حالت همیشه آسان نیست چرا که وکیل هم به قطع و یقین یک انسان و دارای احساس بوده و ممکن است آن را با یکی از طرفین همراه بیابد.
یک وکیل باید درباره ی حق الوکاله انصاف و وجدان را مد نظر قرار دهد. اغلب پول زیادی به حساب وکلا وارد می شود و به همین دلیل ما باید حساب ویژه ای به نام " آندرکونتو" داشته باشیم که تنها برای حق الوکاله و گاهاً پرداخت پول به موکلین استفاده می شود. این حساب باید ایمن باشد بدین معنا که صاحبان اعتبار(طلبکاران) به آن پول دسترسی نداشته باشند.
نباید فراموش کرد که یک وکیل هم می تواند یک ورشکستگی مالی را تجربه کند و به یکباره دارایی که متعلق به او نیست به صفر برسد و نابود شود. این یک مشکل بزرگ در کشورهای با اقتصاد آزاد است چرا که مشکلات شخصی نیز به نوبه ی خود رخ می دهد. بعضی از همکاران نمی توانند در مقابل وسوسه مقابله کنند و پولی را میگیرند که به آنها تعلق ندارد. به همین دلیل انجمن وکلای فرایبورگ صندوقی را ایجاد کرده است تا قربانیان اعمال غیرحرفه ای بتوانند خسارات خود را جبران کنند.
جایگاه وکیل آلمانی در قانون اساسی مشخص شده است و توسط محاکم محترم شمرده میشود. البته این امر را نمیتوان مسلم دانست. در دهه های گذشته وکلای آلمانی برای استقلال و محترم شمردن جایگاه خود در درون سیستم حقوقی بسیار جنگیده اند. سیاستمداران عموماً از افرادی که عقیده ی خود را به طور مستقل می گویند خوششان نمی آید چرا که این تهدیدی برای قدرت آنهاست. ما باید نسبت به تحولات سیاسی هشیار و محتاط باشیم.
به عنوان آخرین نکته ، مایلم که در مورد وضعیت اقتصادی وکلای آلمانی صحبت کنم.
در آلمان، ما جمعیتی در حدود ۸۰ میلیون نفر داریم. در پایان ۲۰۱۳ در آلمان ۱۶۲۰۰۰ وکیل پروانه ی وکالت اخذ کرده اند. این آمار هر وکیل را در مقابل ۵۰۰ شهروند قرار می دهد. در منطقه ی انجمن وکلای فرایبورگ ۳۵۰۰ وکیل مشغول به خدمت هستند. این رقم نشان می دهد که رقابت بسیار دشورا است. بسیاری از همکاران دچار مشکلات اقتصادی هستند و حرفه ی خود را کنار می گذارند و به کار دیگری می پردازند. بخش قابل توجهی از همکاران من بسیار سخت کار می کنند تا درآمد کافی داشته باشند. و اقلیتی دارای درآمد بسیار عالی و سطح بالا هستند. امیدوارم اطلاعات کافی در مورد سیستم حقوقی و جایگاه وکلا در آلمان در اختیار شما گذاشته باشم. و امیدوارم این اطلاعات به شما کمک کند و خوشحال می شوم پاسخگوی سوالات شما باشم. بسیار ممنونم"