وکیل مستقل،ضامن دادرسی عادلانه/8
یادداشت/ هفتم اسفند، روز مقدس ما
تاریخ انتشار : جمعه ۶ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۰۸
کد مطلب: 3358
 
استقلال وکیل دادگستری وصف جوهری وی و از اصول بدیهی است که اساساً نیازی به اثبات هم ندارد به همین دلیل است که به قول وکیل انوری زاده بزرگ «وکیلی که مستقل نباشد اصلاً وکیل نیست.»
از آن زمان که انسان توانسته به ماهیت و اهمیت تقویم پی ببرد بعضی روزها ویژگی خاصی نسبت به سایر ایام پیدا کرده است. این خصوصیت ممکن است در سطح جهانی و برای تمام ابناء بشر معنای واحدی داشته باشد مانند زمانی که اندازه شب و روز یکسان شده و پس از آن دقایق و ساعات روز نسبت به شب افزایش می یابد؛ از آن مقطع زمانی به اعتدال بهاری تعبیر شده و مردمان از دیرباز آن را «نوروز» می نامند. آن چه نوروز را از سایر روزها متمایز ساخته ماهیت زندگی بخش آن است که در پایان خواب زمستانی و بیداری طبیعت و آغاز بهار ظهور پیدا می کند.
در میان اقوام و اقشار مختلف و در طول تاریخ اتفاقاتی افتاده اند که ماهیتشان چنان موثر و تغییر دهنده و تعیین کننده بوده که از آن ها به عنوان نقطات عطف یاد شده است و همه ساله گردش زمان و رسیدن به سالگرد آن رویداد، یادآور اهمیت آن و تغییری است که در ماهیت یک امر ایجاد نموده است. هفتم اسفند مقوله ایست از همین دست.
در هفتم اسفند سال هزار و سیصد و سی و یک خورشیدی یعنی شصت و نه سال پیش دکتر محمد مصدق که خود، وکیل دادگستری بود با استفاده از اختیاراتی که از جانب مجلس به وی تفویض شده بود لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری را تصویب و امضاء نمود. از آن تاریخ به بعد کانون وکلای دادگستری که پیش تر زیر مجموعه دادگستری محسوب می شد به استناد عنوان و مواد این قانون، از دادگستری مستقل شد.
این که گفته شود هفتم اسفند هر سال یادآور اتفاقی است که به مانند نوروز و شروع سال نو تغییر در ماهیت یک نهاد ایجاد نموده حرف گزافه ای نیست. تا پیش از آن تاریخ کانون وکلا اگرچه وجود داشته اما توسط مدیران انتصابی دادگستری اداره می شده و پس از آن اداره کانون به هیات مدیره منتخب اعضاء واگذار شده است. به موجب روح و منطوق مواد این قانون، اداره تمام امور صنفی وکلا از پذیرش کارآموز و آموزش وی تا اختبار و صدور پروانه و رسیدگی به تخلفات احتمالی و مجازات انتظامی اعضای کانون همگی با کانون وکلاست و این خود- انتظامی یعنی مفهوم استقلال کانون. پر واضح است وکیلی می تواند بدون واهمه از تحدیدها و تهدیدهای بیرونی به وظایف قانونی خویش عمل نماید که از کانون وکلای مستقل پروانه گرفته باشد در غیر این صورت و به طور مثال در جایی که سیستم قضایی در نحوه پذیرش کارآموز یا چگونگی کارآموزی و صدور پروانه و انتخابات هیات مدیره و به طور کلی هر یک از مسایل مربوط به اداره کانون و امور وکلا، دخالت کند؛ هر چند به ظاهر بتوان کانون را مستقل نامید اما در ماهیت نه آن کانون وکلا دیگر مستقل است و نه وکیلی که از چنین کانون پروانه گرفته است. 
استقلال وکیل دادگستری وصف جوهری وی و از اصول بدیهی است که اساساً نیازی به اثبات هم ندارد به همین دلیل است که به قول وکیل انوری زاده بزرگ «وکیلی که مستقل نباشد اصلاً وکیل نیست.»
گفتنی است که استقلال وکیل دادگستری در راستای ایفای وظایفش، امری است که به حقوق ملت بر می گردد. وکیل اگر استقلال می خواهد برای خودش نیست بلکه برای این است که بتواند به راحتی و بدون ترس و لکنت از موکلش دفاع کند و صد البته که این مهم یکی از اصول دادرسی منصفانه است.
برگردیم به عدد مقدس خودمان! هفتم اسفند یادآور امضایی ست که به موجب آن کانون وکلای دادگستری به ماهیت اصلی خود که همانا استقلال است بازگردانده شده است. این استقلال چندان از نظر تنظیم کنندگان و تصویب کننده این قانون مهم بوده که در ماده 22 آن حتی تنظیم آیین نامه های مربوط به آن قانون نیز به خود کانون وکلا سپرده شده است.
ما هفتم اسفند هر سال را مقدس شمرده و به مناسبت آن جشن می گیریم. هفتم اسفند به یاد ما می آورد آن چه توسط پیشینیان به ما سپرده شده گوهر گرانبهایی ست که با هیچ چیز قابل معاوضه و تاخت نیست. وظیفه هر وکیل دادگستری ست که از تحدید و تهدید استقلال کانون جلوگیری کند چرا که بنابر آن چه در پیش آمد از کانون غیر مستقل، وکیل مستقل بیرون نخواهد آمد و «وکیلی که مستقل نباشد اصلاً وکیل نیست.»
Share/Save/Bookmark