گزارش همایش"کاربرد روانشناسی در حرفه وکالت"
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۵۷
کد مطلب: 1078
 
همایش کاربرد روانشناسی در حرفه وکالت
روز پنج شنبه مورخ 94/6/5 همایش کاربرد روانشناسی در حرفه وکالت به همت کمیسیون بانوان با همکاری کمیسیون کارآموزی با حضور دکتر احمد زمانی متخصص پزشکی پیشگیری و اجتماعی برگزار گردید.
پس از تلاوت آیاتی از کلام الله مجید،رئیس کانون وکلای دادگستری اصفهان -فرهاد رستم شیرازی- ضمن خیر مقدم به مدعوین جلسه،طی سخنانی بیان نمود:"حقوق یک رشته فراعلمی و گسترده ای است و همه رشته‌ها به حقوق نیاز دارند، قبل از فوت و بعد از فوت ما را در بر می‌گیرد. در کار وکالت و قضاوت هنر و تجربه از اهمیت فوق‌العاده ای برخوردار است به گونه ایی که ۸۰ درصد کار وکیل و قاضی به تجربه و هنر ایشان وابسته است. تجربه بحث روانشناسی است، اینکه با هر کس چطور صحبت کرد و یا چطور موضع گرفت و چطور بحث کرد، در مبحث روانشناسی گنجانده می‌شود. یک وکیل باید با علم روانشناسی آشنا باشد."
در ادامه دکتر احمد زمانی به ایراد سخنرانی پرداخت که اهم مباحث مربوطه به منظور دسترسی علاقه‌مندان ارائه می‌شود.
-ارتباط‌های بین فردی و استرس دو بحث روان‌شناختی در ارتباط برقرار کردن با آدم‌هاست. بحث اول ارتباط موثر و بحث دوم مدیریت استرس می‌باشد.
-تعریف سلامتی: سلامتی فقط مبنی برنبودن بیماری نیست و سلامتی در حقیقت یک وضعیتی است که فرد در آن قدرت و توانایی و احساس خوبی دارد.کسی که قدرت جسمی، روانی، عاطفی و ذهنی مناسب داشته باشد، قدرت تصمیم گیری داشته باشد و برای زندگی مفید آماده باشد.
اگر یک انسان‌ها را از نظر سلامتی بررسی کنیم می‌تواند در وضعیت‌های مختلف باشد: وضعیت‌های شدید یا بیماری پنهان داشته باشند و خبر نداشته باشند یا بیماری نداشته باشند ولی سالم نیستند، درطیف سبز نمودار سلامت انسان‌ها کم کم می‌توانند وضعیت بهتر داشته باشند، ویژگی انسان سالم این است که هر کسی در هر وضعیتی قرار دارد می‌تواند بهتر باشد که این یک اصل است. انسانی که در وضعیت بیماری باشد در پرتگاه می‌افتد. این انسان آرام آرام به پرتگاه نزدیک می‌شود تا سقوط ‌کند.به نظر معقول‌ترمی‌آیدقبل از سقوط آن اقدام به پیشگیری کنیم.

چهار وضعیت پیشگیری وجود دارد: پیشگیری ابتدایی که ما در آن عوامل خطر را شناسایی کنیم و از آنها دوری کنیم. وضعیت دوم، پیشگیری اولیه است که می‌توانیم برای هر مشکل راه حل پیدا کنیم که طرف مبتلا نشود، هر چیزی در مراحل اولیه تشخیص داده شود راحت درمان می‌شود مثل سرطان سینه، فشار خون، چربی بالا، افسردگی، اضطراب، استرس. وضعیت سوم پیشگیری ثانویه است و سپس وضعیت چهارم درمان عوارض می‌باشد.
چهار بعد برای سلامت وجود دارد: ۱-بعد بیولوژیک(بعد جسمی): پزشکی متأسفانه روی قسمت بیولوژیک متمرکز است و توجه به کلیت فرد ندارد. ۲- بعد سایکولوژیک (بعد روحی و روانی): وقتی شما در بعد سایکولوژیک نگاه می‌کنید که آدم نمی‌تواند با خودش کنار بیاید و از خودش توقعات بیجا دارد که با وضعیت فعلی سازگار نیست، در تمام بیماری‌ها از سرماخوردگی تا بدترین سرطان‌ها استرس نقش دارد. ۳-بعد سوشیال (بعد اجتماعی): فرد بتواند ارتباطاتش را با دیگران درست کندمثلاً در بعد اجتماعی مشکل داشته باشد، در محیط کار ناسالم کار کند طوری که سلامتش به خطر می‌افتد. ۴- بعد معنوی: انسان‌ها باید رابطه و زندگی‌شان معنا داشته باشد. اگر این معنا وجود نداشته باشدانسان‌ها سالم نیستند. انسان‌ها باید برای زندگی‌شان معنا پیدا کنند،بحث صرفا مذهبی نیست بلکه بحث ایمان است.
عوامل مرتبط با بیماری‌ها دارای یک قسمت غیر قابل تغییر مثل بیولوژیک و ژنتیک است. قسمت‌هایی هممربوط به گذشته است کهنمی‌توانیم برگردیم. ولی قسمتی مربوط به سبک زندگی و استرس‌های محیطی می‌شود. کهاین قسمت‌ها تا حدود زیادی قابل تغییر هستند.شاید در بحث خانواده و تربیت نتوانیم کار کنیم ولی روی شخصیت خودمان می‌توانیم کار کنیم. اگر آدم‌هاتیپ‌های شخصیت خودشان را بشناسند راحت می‌توانند استرس و روابط فردی را مدیریت کنند. ۱۶ تیپ شخصیتی وجود دارد که شناخت آنها باعث می‌شود بتوانیم رفتارها را آسان‌تر پیش بینی کنیم.
-خصوصیات انسان سالم:امید به زندگی طولانی، تا آخر عمر برای زندگی قدرت جسمی مناسب دارد، تا آخر عمر قدرت ذهنی مناسب دارد، فردی عاقل و مصمم با حداقل استرس‌ها دارای برنامه برای زندگی خودش، مهربان و حامی دیگران، قادر به تصمیم گیری،...
-دو نکته مهم وجود دارد:
۱- انسان‌ها هر کجا که باشند می‌توانند بهتر شوند، این همان امید است. پذیرش فلسفه تغییر در زندگی است. اگر کسی این فلسفه را از دست دهد قبل از مرگ مرده است.

۲-فرصت نگری: مفهوم فرصت نگری این است که هر وقت هر جا به هر اندازه که توانستید تغییر کنید. خودتان نمونه آن تغییر باشید که می‌خواهید در جهان رخ دهد.
در هر ارتباط یک فرستنده و گیرنده پیام برای برقراری ارتباط وجود دارد. انگیزه ارتباط به دو قسمت تقسیم می‌شود: انگیزه در سطح کلام که معنی رابطه است و انگیزه دیگر چگونگی رابطه است. عمده اشکالات رابطه انسان‌هادرسطح کلام یا همان معنی رابطه پیش می‌آید.هر کسی باید به معنای رابطه‌اش بپردازد، باید معنای رابطه را متوجه شود.
گاهی اوقات برای ارتباط سالم و سازنده موضوع مشخصی موجود نیست. روی یک موضوع متمرکز شوید و موضوع را به حاشیه نبرید. پیام مشخص داشته باشید، مفهومی که می‌خواهید انتقال دهید چیست. شما وقتی می‌خواهیدپیامی انتقال دهید رمزگذاری می‌کنید، به واژه، ژست و لحن تبدیلش می‌کنید و به طرف مقابل انتقال می‌دهید. گاهی اوقات رمزگذاری‌هایی که می‌کنیم برای طرف مقابل نامفهوم است. در ارتباط قسمت دیگری هم به نام رمزگشایی وجود دارد.ارتباط زمانی حاصل می‌شود که رمزگذاری و رمزگشایی همانند باشند. برای اینکه متوجه شوید که طرف مقابل متوجه پیامشده است مثلاً به موکلتان بگویید چه گفتم؟ یا گفتم چه مدرک‌هایی بیاورید؟
عواملی همچون فضا، زمان، مکان، رسمی و غیر رسمی، حضور شخص دیگر را زمینه ارتباط می‌گوییم. ممکن است حرف را جلوی دیگری بگوییم که معنی دیگری بدهد. به عنوان مثال اگر با شخصی کار دارید بهترین زمان برای مراجعه ساعت ۱۰ صبح است و بدترین ساعت ۵/۱ بعد از ظهر است که شخص خسته می‌باشد. یا رو در رو صحبت کردن بهتر ازاین است که با تلفن با شخص صحبت کرد.
-استرس: استرس وقتی از حدی اضافه تر شود استرس بد خوانده می‌شود. مقادیر کمی استرس خوب است ولی مقادیر بالاتر خوب نیست.
عوامل ایجاد کننده استرس یابیرونی‌اند(واقعی‌اند) یا برداشت ذهنی ما است که باعث می‌شوند پاسخی در بدن ما ایجاد شودکه ما را به مقابله با خطر آماده می‌کند. اگر عامل خطر واقعی باشد مثلاً استرس قبل از امتحان که باعث تپش قلب می‌شود و موجب رسیدن خون به مغز می‌شود و ما را آماده می‌کند ولی اگر این استرس زیاد از حد باشد و نتوان آن را کنترل کرد بجای آماده کردن شخص، او رااز کار می‌اندازدکه این نوع استرس بد است. منشأ استرس حوادث، واکنش‌های فردی هستند و مسائل خوب هم می‌تواند استرس زا باشد مثل ازدواج، خواستگاری، سفر، پیشرفت شغلی. باید بررسی شودکه علت معنای این رویداد چیست، علت استرس چیست، بررسی کنید که چه تغییری می‌توانید ایجاد کنیدکه شدت آن را کم کنید، وقت و انرژی را جای دیگری بگذارید، شدت واکنش‌ها را ارزیابی کنید که به چه شکلی می‌توانیداین شدت را کاهش دهید. به صورت کلی ما باید ذخایر بدنمان را برای مقابله با استرس بالا ببریم، به طور مثال با ورزش، غذا، ۵ وعده میوه و سبزی، و نوشیدن آب بیشتر در روزهایی که استرس بیشتر است باید با استرس بالا مقابله کرد و اینکه بتوانید کارتان را دوست داشته باشید و هم چنین خواب کافی، رابطه سالم، دوستی و عشق در این رابطه موثر هستند.
بحث مفصلی در مورد قرارداد و قاطعیت شغلی است که اشاره مختصری به آن می‌کنیم، شخص باید اعتماد به نفس بالایی داشته باشد که بر این باور باشد که من کارم خوب است و می‌توانم کار کنم و اعتماد به نفس خود را پرورش دهید. و همچنین در مورد اقتضای کاری که اگر کسی وکالت، پزشکی، روانشناسی را قبول کرد باید با اقتضای کار کنار بیاید. کسی که مقتضای کار و استرسش را می‌پذیرد باید ادراکش را هم درست کند و اینکه شما چند کار را با هم همزمان قبول کنید در صورتیکه نتوانید مدیریت کنید مشکل زا است. استرس ناشی ازعدم شناخت مقتضیات شغلی یا عدم شناخت عوامل محیطی است،حتی انسان‌های با تجربه که شناخت و ادراک درست از مقتضیات شغلی دارند باز هم فضای استرس زایی دارند و باید اوقاتی مثل تعطیلات را به فضاهایی دور از استرس برای خود اختصاص دهند.انسانهایی که می‌توانند خودشان را دوست داشته باشند و با خودشان مهربان باشند استرس کمتری دارند.

گزارشگر: رویا اسدیان
سردبیر: مهدی مزروعی






 
Share/Save/Bookmark